سی
تقسیمهای زمانی کم نیستند معمولا هم قراردادی اند. ثانیه،دقیقه، ساعت،روز،هفته و...همیشه از اول زندگی بشری زمان یکسان در نظر گرفته نمی شده و روز با روز ، ساعت با ساعت ، سال با سال و ... فرق می کرده. روزها و ساعتهایی از ارزش خاصی برخوردار بوده اند. ولی خیلی اوقات باورش سخته که رسیدن به اول یا آخر هر کدام از این تقسیم بندیها برای آدم تفاوتی ایجاد بکنه. من همیشه می گم آدمهای دودر را (مثل خودم) از روی قول دادنشون میشه شناخت. وقتی از یکی از این قراردادها استفاده می کنند مثلا می گویند تا آخر هفته، اول هفته بعد، فردا، تا شب و ان شاء ا... آن ور سال اینها همه یعنی یارو می خواد دودر کنه یا الکی یک چیزی می خواد بگه وگرنه دوشنبه با چهارشنبه چه فرقی دارد؟ ولی بعضی اوقات این تقسیم بندیها واقعی به نظر می رسند یعنی واقعا خبر از یک اتفاق برای آدم یا محیطش می دهند مثل اول سال ما که توی بهاره. همه این دری وریها را گفتم برای اینکه امروز سی ساله شدم و یک باوری همش باهام هست که میگه این یک مرز قراردادی نیست. نمی دانم چرا دهکها از اهمیت خاصی برخوردارند. پارسال وقتی بیست و نه ساله شدم هیچکس با شنیدن سنم اینقدر تعجب نمی کرد که از شنیدن این سی. .. به هر حال امیدوارم قراردادی بیش نباشد.
1 comment:
اولا: این که مبارکه.
دوما: این که با بهانه ی قراردادی بودن از زیر شیرینی اش نمی تونی در بری، اتفاقا از این زاویه خیلی هم جدیه.
سوما: آره، معمولا یکی از وجوه غیر قراردادی اش اینه که آدم هایی که در دهه ی دوم زندگی متاهل نشدن، توی همین اوایل دهه ی سوم می رن خونه ی بخت.
کلا مبارکه!
Post a Comment